زمستون* باشه و هوا سرد باشه و امتحان آناتومی داده باشی و برگردی خونه و بعد یک هفته یه چایی خوش رنگ مامان دَم* بنوشی و جیم بزنی بری تو اتاقت و بخاری روشن باشه و بشینی پشت میز کامپیوتر و پاهات رو بندازی روی میز و یه آهنگ نوستالژی بزاری و  بری وبگردی :)


* معشوق همان کامپیوتر، یارِ غارِ خوش فکر

* واژه ی زمستون رو بیشتر از پاییز دوست دارم و به هر هوای سردی میگم زمستون!

* با تشکر از هویجوری برای پیشنهاد واژه ی «مامان دَم» :)


+من و گنجشکای خونه/ امین حبیبی